ترس چیز عجیبیه! در واقع همه تعاریف می‌تونن عجیب باشن، فقط بستگی به زاویه دید داره! (راستی، دقت کردید که من چقدر از "در واقع" استفاده می‌کنم! در واقع شورشو درآوردم). اولین و بزرگترین ترسی که من دارم ترس از آبه! برمی‌گرده به دوران دوازده و نیم سالگی من!

نتیØه تØویری برای Øرق Øدن

الان نزدیک هفت هشت ماشین آدم هستیم! خونواده ما، دایی، اون یکی دایی، عمه، همسایه دایی اولی، خونواده آقای میم، خاله، و نمیدونم! خیلی حافظم یاری نمیکنه! من رو تصور کنید! البته شما که من رو ندیدید! میگم براتون! اون زمان، یه پسربچه تپل، حالا یه کم تپل‌تر، دیگه زیادی من رو چاق تصور نکنید که ناراحت میشم!

آزاد در کنار ساحل! بادی در غبغبه انداخت! " من می‌روم تو آبَگَ" (من اینجاشو کردی گفتم در واقعیت، ولی خب اینجا چون دارم خودم رو سرزنش میکنم فارسی کرمانشاهی نوشتم!) آزاد بدون گوش دادن به حرف پدر و مادر به میانه آب رفت! جایی که آب به یک وجبی چانه او رسیده بود! کافی بود که زیر پایش خالی شود! و شد! (جاتون خالی نباشه اونجا، یه دست و پایی می‌زدم که بیا و ببین! فک و فامیل فک میکردن من داشتم شنا میکردم!!! قصه رو دراز نکنم، ) او با لطف خداوند زنده ماند، الحمدلله! (یعنی مایکل فلیپس بیاد بگه من مربی شنای اختصاصیت میشما من قبول نمیکنم! وحشت دارم از آب! ولمون کن! حالا شنا بلد نباشم، چی میشه؟ مثلا سیل بیاد میتونم خودمو نجات بدم؟ نمیخوام! اصن میخوام غرق شم)

نتیØه تØویری برای زنبور

دومین ترس من هم زنبوره! زنبور تا حالا من رو نیش نزده، اما بارها و بارها شده (در سالیانی نه چندان دور، دستشویی در حیاط بود) که دم در (گلاب به روتون) دستشویی، داد می‌زدم و هوار می‌کشیدم که بابا، مامان، زنبور :| . خب عادیه! زنبور تو دستشویی بچرخه دیگه آدم هوش و حواس واسش نمی‌مونه، نمیشه کاری کرد! (میدونم، میدونم، اصن دستشویی حال آدمو به هم میزنه، خودمم چندشم شد).

نتیØه تØویری برای سگ گزیدگی

سومین ترس من سگه!

الان آزاد حدودا پنجم ابتدایی است! الان زنگ ورزش است! (شاید پیش خودتون بگید که من اون موقع هم تپل بودم؟ بیشتر از سری قبل! من توی فوتبال استعداد عجیبی دارم! من تمام‌کننده خوبیم، می‌رم اون جلو، عینا نزدیک خط دروازه، یه دو سه قدم اینورتر، بسته به اینکه تو چه تیمی باشم آمار گنی من فرق داره! اگه این قابلیت در تیم باشه که بدون حضور من در خطوط ابتدایی زمین، بتونن توپ رو برسونن دم دروازه حریف و تک به تک بشن کار تمومه! اینجاست که من، به عنوان یه مهاجم نوک، حضور صد درصدی و مفید دارم! در صورت پاس دادن به من مطمئن باشید که توپ به احتمال 51 درصد گله! اینو گفتم که فک نکنید من به اصطلاح لاشخورم! نه! من یه تمام کننده 51 درصدی‌ام!)

(خدا نیامرزه اونی که زد زیر توپ!) یکی از پسرکها توپ را شوت کرد! توپ به خانه همسایه افتاد! خانه همسایه سگ داشت! آزاد بادی در غبغبه انداخت و گفت "خودم میرم توپَگَ رو میارم" و رفت! سگ همسایه عصبانی بود! با رفتن آزاد عصبانیت او تشدید شد، و آزاد پا به فرار گذاشت! سگ پاچه آزاد را گرفت! آزاد سگ‌گزیده شد! (یک و نیم هفته دوری از میادین فوتبال)

نتیØه تØویری برای لورل و هاردی

چهارمین ترس من (این ترس هم‌اکنون با بالا رفتن سن من، از بین رفته است!) شیرین و رویاست! این دو تا رو تصور کنید! آها! میگم! هر دو تا رو پنجم ابتدایی فرض کنید! شیرین لاغر، رویا حدودا چاق! در واقع من تو اون سن فک میکردم لورل و هاردی‌اند! آزاد هم اکنون شش سال دارد و اول ابتدایی است! (از مزیت‌های آخر شهریوری بودن، یا معایب، به هرحال) آزاد از حیاط مدرسه رفتن میترسد! شیرین و رویا لپ آزاد را می‌کشند! با این کار غرور آزاد جریحه‌دار می‌شود! خانواده و فک و فامیل آزاد را مسخره می‌کنند و به او می‌خندند! آزاد کاری از دستش بر نمی‌‌آید! سال اول مدرسه آزاد با تداوم این مسخره‌بازی رویا و شیرین ادامه می‌یابد و خوشبختانه رویا و شیرین با ترقی به راهنمایی می‌روند و آزاد نفس راحتی می‌کشد! (خدا به راه راست هدایتشان نماید!)

***

پی‌نوشت: آزاد مطالب بالا را به جای چالش آینده نوشت! این مطلب را به عنوان حرکت اعتراضی قلمداد نکنید! این مطلب صرفا جهت تلطیف درگیری‌های سیلی اخیر صادر شده و فاقد هرگونه ارزش قانونی دیگری بوده!

پی‌نوشت: از دوستانی که ما را به چالش آینده دعوت کردند کمال تشکر و قدردانی داریم! (خیلی فک کردم! چیزی به ذهنم نرسید که خودم رو تو اون مقطع توصیف کنم و بنویسم)

پی‌نوشت: وبلاگ من میزبان چشمان گرانبهای برادر گرامی من است! فلذا ناچار به پاک کردن این وبلاگ هستم! ان شاء الله در هفته آینده با نامی جدید تعقیبتان خواهم کرد! (من وبلاگم رو دوس دارم، آخه چرا میخونی برادر گرامی؟ من میخوام آزاد باشم، اه)

پی‌نوشت مهم: عید شده و بیانی‌ها هم به نظرم جمع بشن بیان به هم عیدی بدن! بدین منظور من شماره حسابم رو میدم و شما لطف کنید که یه بیت شعر بهش واریز کنید! بنام خودم هم بریزید لطفا! همین پایین کنار کامنتا  D: شماره حساب هم بدید که منم جبران کنم!


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

خوش فکری فصل باران دو ارباب اربعین 1398 Cody مقالات علمی و بیس حسابداری 2019 | مقاله ترجمه شده ISI Deborah فیلم ساز|Movie Maker آموزش شیمی خبرنامه تخصصی سئو حرفه ای